یک روز هری جوجواک تصمیم گرفت که مشهور شود و شروع کرد به کارهای عجیب و غریب انجام دادن. هویج را برعکس میخورد و گوشهایش را گره زد و بعضی دیگر هم که دوست داشتند شبیه او باشند میگفتند میتواند پرواز کند و کمکم کارهای او را تکرار کردند اما انگار اوضاع خیلی هم خوب پیش نمیرود.