آرتمیس گربه لوسی همیشه دوست داشت پرنده های باغ را بگیرد اما لوسی زنگوله ای به گردنش انداخت. پرنده ها آرتمیس را مسخره می کردند چون همیشه صدای زنگوله اش زودتر می آمد و نمی توانست پرنده ها را شکار کند. اما آرتیمس یاد گرفت تا بدون کمترین صدا به پرنده ها نزدیک شود.